۱۳۸۸ دی ۳, پنجشنبه

):

لعنتی....خیلی خوب داشتم میرفتم جلو....دوباره شکستم

چه قدر لذتبخش بود احساسی که داشتم ،این که دارم تغییر میکنم
نشونه ها یکی بعده اون یکی از راه میرسیدن و بیشتر وبیشتر خوشحالم میکردند
مهمتر از همه تصمیمی بود که گرفته بودم و اون نیمچه ریاضت هایی که به خودم دادم


ببین الان 2تا حالت رو میشه پیشبینی کرد
خب رد شدن از 2هفته اول واقعا سخته و وقتی به اینجا میرسم فشار زیادی بهم میادش و میشکنم و اون وقت امیدهامو از دست میدم
بی اراده میشم و دلزده،یه جورایی افسرده از اشتباه دوباره ، اونوقته که یه خودارضایی دیگه بیشتر یا کمتر برام فرقی نمیکنه
و یه دفعه تویه 2-3 روز به اندازه اون 2هفته خودارضایی میکنم و وضعم از قبل هم بدتر میشه
طبیعی هم هست چون وقتی میفتیم تو سرازیری حسابی سرعت میگیریم و متوقف کردنش هم سخته و شاید از قبل هم کلی بری پایین تر

حالته دیگه اینه که بگم دوباره از اول شروع میکنم .... میتونم دوباره تصمیم بگیرم ... مهمترین کار اینه که یه ترمز اساسی بگیرم تا ازین پایین تر نرم ... واقعا الان که دارم مینویسم وسوسه میشم یه بار دیگه انجامش بدم ولی باید زود جلویه ضرر رو بگیرم ... دوباره تصمیم بگیرم ... دوباره برم تو فازش ... اگه الان توسنتم حدود 2هفته پاک بمونم حداقل میتونم یه 2هفته دیگه رو هم شروع کنم

لطفا برام دعا کنین به حمایتتون نیاز دارم


۴ نظر:

پـــــرنـــــده گفت...

باز آ، باز آ، هــــر آنكه هستي باز آ
گــــر كافر و گبر و بت پرستي باز آ
**********
اين درگه ما، درگه نوميدي نيست
صــد بار اگــــر توبه شكستي باز آ
**************
نور و عشق الهي يارتان

فضول خان گفت...

سلام

این حالتون به نظرم خیلی به اسم وبلاگتون میخوره: «راه کوهستان»

آدم وقتی داره از کوه میره بالا تا به قله برسه، اگه یه جایی پاش بلغزه و شروع کنه به سقوط، اگه در همون لحظه ی اول زحمت بکشه و چنگ بندازه و یه صخره ای، گیاهی، چیزی رو بگیره، با اینکه سخته و ممکنه یه سری جراحات سطحی برداره، ولی از سقوط خودش جلوگیری کرده.
اما اگه به خاطر سختی این چنگ زدن، خودشو ول کنه، ممکنه جراحاتی که بهش وارد میشه خیلی عمیقتر و بیشتر از حالت قبل باشن. و در ضمن هر اندازه که سقوط کنه از قله هم دورتر میشه.

که البته اون جراحات هم هرچند دیرتر، ولی فکر میکنم که درمان پذیرن و البته شخص باید تلاش مضاعفی رو هم انجام بده که اون ارتفاع سقوط کرده رو دوباره صعود کنه.

به قول خودتون این راه پوشیده از چمن نرم نیست، یه راه کوهستانی پر از صخره است.
با امید به خدا و توکل به اون و تلاش و پشتکار، ان شاء الله که موفق میشین و خدا هم هر چی که به خیر و صلاحتونه براتون پیش میاره.

التماس دعا.

در پناه حق، موفق باشین.

توبه گفت...

سلام
حالتو خوب می فهمم. خیلی خوب
مطمئنم اون قدی که من شکست خوردم تو نخوردی. منم هنوز که هنوزه با گستاخی تمام گاه گداری عهدم رو می شکنم و باز مثل همیشه احساس سرشکستگی می کنم. اما بدون من و تو راهی نداریم جز مبارزه.تو دو هفته تونستی و این یعنی پیروزی. بازم می تونی.
توکل کن به خدا و باز هم با اراده پیش برو

سها گفت...

سلام
میخوام یه خواهش بکنم...
میشه لطفا قبل از شروع اون دو هفته رو به یاد بیاری...اون موقعه چطوری بودی ؟..
والان چطور؟...
میدونی، میخوام بگم اون موقعه خیلی ناامید بودی...اما الان تجربه لااقل دو هفته پاکی رو داری...
این کم چیزی نیست...
به قول دوستمون راهت ناهمواره..اما الان تو دست کم تا یه ارتفاعی میتونی راه رو از بیراه تشخیص بدی...
همون راه رو بالا برو و با داشتن تجربه این پایین و بالا رفتنها ...که انشاالله
از این به بعد فقط بالا رفتن باشه تا وقتی که به قله برسی...
بقیه راه رو هم پیدا کن...

موفق باشی ..یا علی.